بازاریاب‌ها بیشتر تمایل دارند تا از خود عکس‌العمل نشان دهند. این کار منطقی هم هست چون هر بار که یک موتور جستجو یا یک شبکه اجتماعی الگوریتمش را تغییر می‌دهد، ما به عنوان یک بازاریاب شوکه می‌شویم. عادت کرده‌ایم به شدت واکنش نشان دهیم. چه شما باشید و چه رئیستان فرقی نمی‌کند، هر کسی از افت فروش به خاطر چیزی که نمی‌تواند کاملا کنترلش کند، متنفر است.

و حتی وقتی سعی می‌کنید کاری بکنید، احتمالا برای یک دوره‌ی 3 ماه تا حداکثر یکسال برنامه‌ریزی می‌کنید.

اما لزوما اینطور نیست که پیروز شوید. شما با انجام تصمیمات جسورانه که نیاز به زمان دارند، برنده می‌شوید و در عرض چند ماه یا یک سال برنده نمی‌شوید. شما با انجام کاری که رقیبتان حاضر به انجام آن نیست، برنده می‌شوید. پس چطور می‌توانید به عنوان یک بازاریاب با این تصمیمات جسورانه کنار بیایید؟

آرام باشید و کاری نکنید!

نحوه کنار آمدن با ایده‌ها و نظراتم

یک سال سعی داشتم خونسرد باشم و کاری نکنم، درست مثل الان که دارم این متن را می‌نویسم، هیچ وای فایی نبود و هیچ سیگنال موبایلی نداشتم. من در یک مزرعه دام‌داری در وسط ناکجاآباد هستم.

فرقی نمی‌کند که به کجا نگاه می‌کنم، در اطراف هیچ همسایه‌ای نیست و تا چشم کار می‌کند مزارع هستند. تمام چیزی که دارید طبیعت در بکرترین حالت است. فقط به اینکه چطور رعد و برق ساعت‌ها ادامه پیدا می‌کند، نگاه کنید.

با بیخیال بودن و یکی شدن با طبیعت، واقعا متوجه می‌شوید چه چیزی با اهمیت است.

ببینید، همه ما مشکلات و گرفتاری داریم؛ به ویژه در کسب‌وکار. اما مشکلات شما تا چه حد بد هستند؟ آیا آنها در نقشه امور مهم، حائز اهمیت هستند؟

من با شما صادق خواهم بود. من خیلی فرد طبیعت‌گرایی نیستم بلکه در واقع کاملا برعکس هستم.

من در یک خانه مدرن و سرد در یک شهر به شدت پر ازدحام زندگی می‌کنم. من به قدری دچار اختلال وسواس فکری عملی هستم که یک نظافتچی تمام وقت دارم؛ فقط به این خاطر که از کثیف شدن می‌ترسم.

لعنتی! من حتی از گیت امنیت فرودگاه هم بدون داشتن چکمه در کیف دستی‌ام رد نخواهم شد. فقط در موارد نادر آنها من را وادار می‌کنند تا کفشهایم را در بیاورم. به هیچ وجه نمی‌گذارم جوراب‌هایم کف زمین را لمس کنند. بله، وقتی پای تمیزی و بهداشت به وسط می‌آید، من دیوانه می‌شوم.

[ihc-hide-content ihc_mb_type=”show” ihc_mb_who=”2″ ihc_mb_template=”1″ ]

با این وجود، به طبیعت می‌روم که پر از حیوانات وحشی است که در این موقعیت گاو، خرس، گوزن، مار، شیرهای کوهی و حیوانات دیگر را شامل می‌شود. بودن در آنجا واقعا به داشتن نگرش واقع‌بینانه کمک می‌کند.

به همین دلیل وقتی شما با صداهایی که منشا انسانی دارند محاصره نمی‌شوید، این امکان برایتان فراهم می‌شود تا درست تمرکز کرده و به اینکه چه چیزی اهمیت دارد، فکر کنید.

برای من، سپری کردن 3 روز در سال در طبیعت معمولا کارساز است.

این زمان این امکان را برایم فراهم می‌کند تا مسائل مزخرفی که همه ما روزانه با آنها دست به گریبانیم را فراموش کرده و به نقشه‌هایی فکر کنم که باید برای پیروزی در طی 5 سال (یا حتی 10 سال) آینده انجام دهم.

می‌دانم که این زمان طولانی به نظر می‌رسد و واقعا هست، اما بازهم برای برنده شدن لازم است بلند مدت را مد نظر داشته باشید و تصمیمات جسورانه‌ای بگیرید که رقبای شما جرات تقلید از آنها را نداشته باشند.

فقط ببینید من با Ubersuggest چه کردم.

من چند سال قبل با قطع اینترنت (دقیقا همانطور که در بالا توضیح دادم) به آن ایده رسیدم.

شرکت‌هایی مثل Moz دائما آمار درآمدشان را پست می‌کنند و رقبایشان هم راغب می‌شوند تا درباره امور مالی‌شان صحبت کنند. بنابراین با این که اینترنتم قطع بود، این فکر به ذهنم رسید که چطور می‌توانم پیروز شوم و اولین قدم، دستیابی به ابزاری مانند Ubersuggest بود.

و از آن موقع تا به حال، چند مرحله از برنامه خودم را اجرایی کرده‌ام اما هنوز راه درازی در پیش دارم. با این وجود، آن مراحل به نتیجه رسیده‌اند. فقط کافیست نگاهی به ارقام ترافیکم بیاندازید.

در بازه زمانی 5 تا 10 سال آینده قرار است چه کار کنم؟

من قصد دارم مجددا سئو را راه بیندازم.

در این سفر به این فکر افتادم که همه ما باید برای به دست آوردن اطلاعات به سایت‌هایی مانند Ubersuggest ،SEMrush ،Ahrefs یا حتی Moz سر بزنیم.

اما چرا؟

این در روند کار یک بازاریاب عادی نیست. آیا مشاهده این اطلاعات هنگام مرور وب ساده‌تر نخواهد بود؟

وقتی شما به عنوان یک بازاریاب در گوگل برای هر کوئری به جستجو می‌پردازید، می‌توانید از اکستنشن‌های مرورگری مانند Keywords Everywhere برای به دست آوردن برخی اطلاعات یا SEOquake یا Mozbar استفاده کنید. اما آنچه نمی‌توانید به دست‌ آورید این است که Ahrefs یا SEMrush فقط هنگامی که شما در نتایج جستجوی گوگل هستید، قابل استفاده هستند.

یعنی چه؟ من هنوز هیچ سرنخی ندارم اما به مرور زمان این موضوع را خواهم فهمید. آیا این باعث می‌شود ترافیکی که با گذشت زمان برای Ubersuggest‌ تولید می‌کنم، نابود شود؟

بله!!!!!!!!

اما این همان کاری است که باید انجام شود. من در مورد ارائه یک تجربه جالب و شگفت‌انگیز به مخاطبانم وسواسی هستم، حتی اگر این کار کسب‌وکار فعلی‌ام را نابود کند.

و نه، این 5 سال طول نخواهد کشید… من احتمالا این کار را طی 6 ماه آینده انجام خواهم داد. اول افزونه ساده‌ای مثل Keyword Everywhere را معرفی کرده و در نهایت کارایی را اضافه خواهم کرد تا بتوانید تجربه Ubersuggest یا Ahrefs را درست در گوگل یا سایت رقیبتان کسب کنید.

آنچه طی 5 سال آینده اتفاق خواهد افتاد این است که من قادر خواهم بود چیزی بسازم که ترافیک بیشتری را نصیبتان خواهد کرد. درست مثل یک کلید چراغ. به همین سادگی.

چرا ما به عنوان بازاریاب نمی‌توانیم بیشتر وظایف بازاریابی‌مان را به صورت خودکار انجام دهیم؟ وقتی می‌توانم بخشی از جاوا اسکریپ را به وبسایتم اضافه کنم، بیشتر آن را به صورت خودکار دربیاورم، چرا سئو باید به صورت دستی باشد؟ چرا هر بار که یک پست جدید می‌گذارم یا یک نوتیفیکیشن ایجاد می‌کنم، باید یک پست وبلاگی ارسال کنم؟

تمام این کارها باید به صورت خودکار باشند.

و نه، منظورم این نیست که به شیوه‌ای قالب‌بندی شده باشد. من هر بار که یک پست وبلاگی می‌نویسم، به صورت دستی ایمیل می‌فرستم زیرا می‌دانم که می‌توانم یک نسخه سفارشی که باعث ایجاد یک نرخ باز شدن ایمیل 30 درصدی و نرخ کلیک بالا می‌شود، بنویسم.

اما بازهم تمام آن باید به صورت خودکار باشد. و نه تنها برای سایت‌های انگلیسی زبان بلکه باید در سطح جهانی انجام شود و روی هر سایت با هر زبان و کشوری جواب دهد.

شما به عنوان یک بازاریاب چگونه متوجه می‌شوید که باید روی چه چیزی تمرکز کنید؟

ممکن است قادر نباشید مثل من از اینترنت دور باشید و برای رفتن به یک مزرعه در وسط ناکجا آباد هزینه کنید.

و ایرادی ندارد… مجبور نیستید.

وقتی برای اولین بار کار خود را به عنوان یک بازاریاب شروع کردم، منبع یا پولی نداشتم و فقط در محدودیت‌ها خوب عمل کردم.

مثلا تقریبا 5 سال پیش به این نتیجه رسیدم که باید به عنوان یک بازاریاب به دنبال بازارهای سراسری باشم و خودم را با هر کدام از رقبایم در حوزه دیجیتال مارکتینگ مقایسه کنم. وقتی صحبت از بازاریابی سراسری می‌شود، می‌بینم که تمام آنها را با موفقیت پشت سر گذاشته‌ام.

اکثر رقبایم فقط سایت یا برخی از مطالبشان را ترجمه کردند. اما من 7 دفتر و تیم در 18 کشور مختلف دارم و به توسعه آن ادامه خواهم داد تا بتوانم وقتی پای جلب توجه بین‌المللی به میان می‌آید، گوی سبقت را از رقبایم بربایم.

البته آن ایده وقتی در طبیعت به دور از اینترنت بودم، به ذهنم نرسید.

در آن زمان من در آپارتمانم در وسط سیاتل ‌بودم و چند روزی اینترنتم قطع بود.

قبل از اینکه اینترنتم قطع شود، رفتم و غذا گرفتم در نتیجه مجبور نبودم خانه‌ام را ترک کنم و تمام گجت‌هایم را خاموش کردم. از تلویزیونم گرفته تا گوشی و هر چیزی که باعث حواس‌پرتی بود دوری کردم.

این تصمیم به خوبی جواب داد، چرا که الان تنها 18.89 درصد از ترافیکم در مقایسه با 57 درصد مربوط به قبل از شروع گسترش در سطح جهان، مربوط به ایالات متحده است.

به عبارت دیگر شما می‌توانید بدون توجه به جایی که هستید، بدون اینترنت باشید. شما فقط باید به معنای واقعی کلمه روترتان را قطع کنید، گوشیتان را خاموش کنید و تلویزیون را از برق بکشید. واقعا کار ساده‌ای است.

اگر به مدت چند روز این کار را کردید، درک می‌کنید که چه چیزی برای یک بازاریاب مهم است و چه چیز نه. قادر خواهید بود برنامه‌ریزی کرده و به بلند مدت بیشتر فکر کنید.

نتیجه‌گیری

کلید اصلی پیروزی در دراز مدت در این نیست که هر بار که یک آپدیت الگوریتم وجود داشت واکنش نشان دهید یا فعال باشید و برای هر آپدیت الگوریتم آماده باشید.

زیرا برخی از آن چیزها به سادگی از کنترل شما خارج هستند. در عوض شما به عنوان یک بازاریاب باید به بلند مدت فکر کنید و همینطور اینکه چطور می‌توانید بازارتان را برای گرفتن یک تصمیم بلند مدت به هم زده تا کاری انجام دهید که رقبایتان حاضر به تقلید از شما نباشند.

نایک با سئو به وجود نیامده است.

Airbnb از طریق تبلیغات پرداختی به وجود نیامده است.

American Express از طریق بازاریابی شبکه‌های اجتماعی پدید نیامده است.

تسلا از طریق بازاریابی محتوایی به وجود نیامده است.

انجام برخی کارهای نوآورانه یا بهتر از رقبایتان باعث پیروزی شما می‌شود.

Ubersuggest، در مجموع 1668233 بازدیدکننده و 9136512 بار بازدید از صفحه در یک ماه فقط از طریق افرادی دارد که مستقیما مراجعه می‌کنند و نه از طریق سئو سایت، بازاریابی یا هر چیزی مثل آن. به جای واکنش نشان دادن، من فقط روی آینده تمرکز کردم.

به همین دلیل پیروز می‌شوم. حالا سوال اصلی این است که شما به عنوان یک بازاریاب چطور می‌خواهید پیروز شوید؟

منبع: neilpatel.com

[/ihc-hide-content]